Monday, March 7, 2011

لازمه حمایت هر چه بیشتر از کروبی بعد از موضعگیری محکم مجتبی واحدی مشاور کروبی

مجتبی واحدی مشاور ارشد کروبی در جواب سخنان مهاجرانی در خصوص عدم فساد اقتصادی رهبر و استقلال  دولت ایران مصاحبه ای انجام داده و که در آن به فساد شخص رهبر و وابستگی دولت به کشورهای خارجی به خوبی اشاره کرده .ایشان بیان میکند که احمدی نژاد و اطرافیانش در حدی نیستند که بتوانند این همه فساد مالی را سامان بدهد و معاون اول احمدی نژاد که به گفته خود اصولگرایان 800 میلیار تومان اختلاس  کرده چطور و با فرمان چه کسی غیر از رهبری پرونده اش ازقوه قضایه خارج شد؟اینها فقط نمونه های از فساد مالی رهبری است .پاسخ دوم در خصوص استقلال کشور است که مهاجرانی خیلی به اون تاکید میکرد و میبالید!!امروز استقلال یک کشور به معنای این است که کشور بدونه واهمه از کشورهای خارجی بتواند مواضع سیاسی  و اقتصادی خودش را در دنیا مطرح کند ولی در مورد ایران میبینیم به علت وابستگی شدید به چین و روسیه در قبال کشتار مسلمانان چچن و چینی هیچگونه محکومیتی صادر نمیکند .و برای داشتن رای چین در شورای امنیت 16 هزار کامیون غیر استاندار چینی وارد کشور میکند که دادستان تهران به روشنی بیان کرد که جان مردم با این کامیونهای غیر استاندارد در خطر است.و نمونه های بسیار مستند دیگری وجود دارد که نشان میدهد این دولت یکی از وابسته ترین دولتهای معاصر در ایران میباشد و با توجه با اوضاع و شرایط کنونی هیچگونه اصلاحی در این قانون و نظام قابل اجرا نمیباشد و قطعا اگر کروبی الان آزاد بود خواستار تغییر بود.
در همین خصوص آقای ملکی هم خواهر زاده کروبی هم به روشنی بیان کرد که اوضاع کنونی کشور راهی برای اصلاح باقی نگذاشته است.
دوستان با شنیدن مواضع این دو عزیز و مقایسه اون با مواضع مهاجرانی و هاشمی درقبال رهبری باید با توان هر چه تمام تر از این رهبران در بند حمایت کنیم تا دوباره سرنوشت مصدق را برای مردان و زنان آزاده ای که برای احقاق حقوق ما مردم ایران به بند کشیده شده اند را در تاریخ ثبت نکنیم. بیایید هر کس به هر نحوی که میتواند قدمی بر دارد قلمی بزند حضوری در خیابان داشته باشد .بیایید تمام دیوارها و اسکناسها را پر کنیم از در خواست آزادی برای این دو عزیز باید عزم ملی داشته باشیم و تا رسیدن به آزادی آرام ننشینیم .کروبی و موسوی را آزاد کنید 

2 comments:

Anonymous said...

سلام
من مقاله که در این لینک آمده را http://balatarin.com/permlink/2011/3/7/2403266) قبلا در نشربه دانشجویی دانشگاهمان چاپ شده بود(البته خلاصه تر). من در واکنش به آن این نوشته که در ادامه آمده است برای آن نشریه فرستادم ولی آنها ان را چاپ نکردند. اینک که ان را خواندم دیدم بد نیست که آن را به طریقی در معرض قضاوت عموم بگذارم. اگر این امکان برای شما است آن را به نحوی منتشر کنید(مثلا در بالاترین لینک کنید) ممنون از همکاری شما .
لطفا نتیجه را به بنده از طریق ایمیل خبر دهید bef7ck@aol.com


اصل مقاله
سلام! برادر ایرانی ام!

نوشته¬ات را خواندم! غم گرانی بر تنم نشست!
می دانم که نامه را در اصل ، خطاب به برادر فارس زبان خود ننوشته ای! زیرا آنقدر در تو انصاف می بینم که همه را با یک چوب نرانی... در انتهای نوشته¬ات به روشنی درک کردم که مخاطبت فاشیسم و اندیشه های فاشیستی رضاخانی¬ست. آری! مرا به چوب نامهربانی نواختی ولی چه اشکال دارد من وتو برای ایرانی سرسبز ، استوار ، با صلابت و پرافتخار کنار هم هستیم و می مانیم ، گاهی تو را با کلامشان نواختند اینک تو ما را .

دوست ایرانیم!
ناراحتیت را احساس کردم. غمت را درک نمودم. همچون گذشته واینک بیشتر از همیشه. آری! در بیشتر موارد هم حق با توست. آیا عذرخواهی من را از طرف آنها که ظلمی چنین را بر تو آوردند ، می¬پذیری؟ آیا من را که همزبان تو نیستم به عنوان همدرد خود قبول داری؟ آیا اجازه دارم در مقام این همدرد کمی برایت بنویسم؟ چه کنم که آنقدر خودم را به تو نزدیک می بینم که فکر می کنم پاسخ تمام سئوالاتم را می¬دانم.

هموطن تورکم!
اول از همین جک های لعنتی شروع می کنیم. هرکداممان نصیبی از آن داریم. برای کدام شهر در ایران جک نساخته اند؟ جکها را خدای ناکرده شنیده اید که ؟ جک رشتی ؟ جک یزدی ، لری ... ؟ باز هم نام ببرم؟...ولی سئوال اینجاست: با کدام منطق جک تورکی بدتر از جک اصفهانی است؟ آری ! این درد مشترک ما ایرانیان است. من برای ایران و ایرانی ناراحتم که گرفتار چنین دردی شده است. این درد همه ماست نه فقط ترک ها یا آبادانی ها و ... . راستی تهران ... در تهران همه در کنار همند. از اقوام یا همزبانان شما در تهران زندگی نمی کنند؟

دوست هم دانشگاهی من!
من جزو 60 میلیون اقلیت ایرانیم ! فارسی حرف می زنم ولی نمی دانم چرا کار برایم نیست؟ بودجه ای برای {رفاه حال} خودم نمی¬بینم؟ نمی دانم چرا تحویلم نمی¬گیرند... حتی وقتی بلند بلند فارسی حرف میزنم... اصلا فریاد میزنم!... دوستانم از تحصیل محرومند. کوی دانشگاه و کهریزک را هم که می-دانی؟ راستی می دانی ؟ یا خبرها نمی¬رسد. نکند در net فقط جک می خوانی و حرص می خوری؟ راستی تراختور چه خبر؟ ... . اوه اوه ! بخششید !! خیلی ببخشید!! داشتم از تو دور میشدم ! آه که چقدر منتظرند تا من را از تو دور کنند!

هموطنم !
درقانون ، حق تو تحصیل به زبان مادری است ولی نگران نباش حتی اگر این قانون هم اجرا می شد اتفاقی نمی افتاد! به من از ادبیات خودم هم یاد ندادند. خوش به حالت حداقل حیدر بابا می خوانی زیرا در همان مدرسه ها به من نیاموختند شاهنامه را ! گلستان را ! ... همان تاریخ 2500 ساله را ! شاهانش را هم که می خواهند یک به یک حذف کنند! آه چقدر من خوشبختم!نه؟؟...بگذریم ...عادت ماست گاهی خیلی تخت گاز می رویم...میدانی؟ من دوست دارم یک ایرانی خوشبخت باشم ! همراه با هم و درکنار هم !... همه برای هم ، ایران برای همه! ولی چه کنم؟... راستی تو چه می کنی ؟... می دانی ؟... ایرانمان دردمند است ! ایرانمان ! ایرانمان! ایرانمان!

دوست خوبم!
آینده از آن ماست! گذشته هم من را ناراحت می کند هم تو را ! همان گذشته ای که تو از آن دلخوری. ولی دوست خوبم! کسی برای ما ایرانی سرسبز ، استوار و با صلابت به ارمغان نمی آورد.
اینجا فقط من میمانم وتو!
همه اقوام ایرانی با هم و در کنار هم!



امضاء:
برادر ایرانی و فارس زبان تو!
bef7ck@aol.com

narges said...

دوست عزیز برات ایمیلی فرستادم اگر دریافت کردی لطفا جواب بده

Post a Comment

Followers

Blog Archive