در دیداری که خاتمی با جمعی از رزمندگان دوران دفاع مقدس داشت خاتمی به ده ها نکته مهم اشاره کرده از حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که طبق اصل 56 قانون اساسی نه تنها یک حق طبیعی است بلکه بالاتر از اون یک حق الهی به حساب میاد..بعد خاتمی به سخنرانی خمینی در بهشت زهرا اشاره میکند که گفته بوده پدران ما نمیتوانند برای ما تصمیم بگیرند و این نسل امروز باید خودش برای سرنوشت خودش تصمیم بگیرد و برای تعیین تکلیف هم همه پرسی و انتخابات آزاد را راه کار دانسته.خاتمی منشاء تحولات منطقه را مبارزه با دیکتاتوری و استبداد حکومتی عنوان کرده و اینجا اشاره میکنه که اگر جمهوری اسلامی همونگونه بود که مردم میخواستند با توجه با اکثریت مسلمان مردم منطقه الان باید کشورهای دیگر حکومتی اسلامی مانند ایران میخواستند.این یک نکته بسیار مهمی است به خوبی تاکید میکنه که این ج.ا حکومت مورد خواست مردم نیست و دیگر کشورهای منطقه هم قبولش ندارند!! بعد حتی تکید میکنه که این قانون اساسی وحی منزل نیست و قابل تغییر میباشد.خاتمی بار دیگر معنی آزادی را آزادی بیان.آزادی اندیشه .آزادی انتخاب .آزادی پرسش از قدرت و هزینه نداشتن پرسش بیان میکند .خاتمی در این سخنرانی میگویید باید دین را با شرایط امروزی منطبق کرد و دینی جاودان خواهد بود که به پرسشها پاسخ دهد و نیازها را بر آورده کند .او خواستار فضای آزاد و فعالیت احزاب شد به گونه ای که ساز و کار یک انتخابات آزاد فراهم شود.و در این بین گفت اگر ظلمی به نظام و رهبری رفته به نفع آینده از ان چشم پوشی شود ومردم هم از ظلمی که به فرزندانش رفته چشم پوشی میکند.در این سخنرانی با این همه نکته مهم چرا باید یک نصف جمله را بردارید و به شیوه کیهان تفسیر و شاخ و برگ دهید ؟دوستانی که این طور به شدت با این جمله بر خورد میکنند آیا به نظر آنها راهکار ممکن در فضای امروز ایران چیست؟من هم میدانم خامنه ای جنایتکار میباشد ولی شما دوستان راهکار عملی و قابل اجرا را چه میدانید آیا مردم الان حاضر هستند به مانند سوریه این گونه هزینه بدهند؟آیانباید توان را سنجید بعد آرمان گرایی کرد
.
14 comments:
دلیلش بسیار ساده و واضح هست این جمله خاتمی معنی های زیادی درونش هست و اصلی ترینش هم یعنی یوغ بندگی ولی فیقه بر گردن مردم مظلوم ایران . ملی فقیه هم یک کلمه بیشتر نیست به ظاهر ولی تمام بلاهایی که به سر مردم بدبخت ما تو این سی و چند سال امده از همین یک کلمه هست. انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی معنی نداره وقتی ما آزادیمون رو به دست می آریم که همین یک جمله ساده رو درست بفهمیم.
احمدی نژاد زاییده دولتمردانی جون خاتمی و رفسنجانی هست ,پس لطفا خفه
افتخار رای دادن به میر حسین را به این دلیل از دست دادم که می گفتند او هم از جنس توست آن روز میرحسین را نمی شناختم اما تورا چرا! امروز هم میر حسین را می شناسم هم تورا می شناسم حتی بهتر از قبل! امروز بهتر می توانم بفهمم که چرا میر حسین در زندان است ولی تو آزادانه پیر مردم می شوی و به منبر نصیحت می روی! امروزبهتر می توانم بفهمم که چقدر... احمق بودند آنهایی که می خواستند در نبود میر حسین رهبری جنبش را به تو بدهند! امروز خیلی چیزها را می توانم بفهمم میتوانم بفهمم که میر حسین اگر رییس جمهور هم می شد آن را از الطاف مردم می دانست نه الطاف رهبری. می توانم بفهمم میر حسین به آرمان های مردمش خیانت نمی کرد. می توانم بفهمم که میر حسین هیچ گاه دانشجو و روشنفکر را تندرو و خارج از اعتدال نمی خواند.اقای خاتمی هیچ گاه شعارهای 18 تیر را از خاطرت نبر و بدان که اگر کسی که مردم را نمی شناسد نمی تواند به جایشان حرف بزند کسی که مردم او را قبول ندارند نیز نمی تواند این کار را بکند. آقای خاتمی حنای شما خیلی وقت است که رنگ ندارد. آقای خاتمی من که هیچ جایی در سیاست ندارم حقیرانه به توی حقیر توصیه می کنم که حداقل با خودت روراست باشی و تو نیز راه مهاجرانی را بروی نه اینکه گهگاهی با مزخرفات خود حرام زادگیت را به رخ مردم بکشی
نامه ای برای خاتمی م.بیتاب
برای اینکه اگر کسی تمام بدن شما را نوازش کند ولی چماقی در گوشتان فرو نماید آخ خواهید گفت
امیدوارم که منظور را فهمیده باشید
قحبه پیر چه کند که توبه نکند و شحنه مزول از مردم آزاری!
این خاتمی ملعون یادش رفته که ۸ سال رییس جمهور بود، هان؟ گمانم تو هم یادت رفته که دانشجویان معترض را اراذل و اوباش خطاب کرد، با حالت و خشمی که حتا در چهره منحوس احمدی نژاد و رهبر عنتر هم کمتر دیده شده است. باید از او پرسید با رای ما چه کردیای حقه باز دغل .....
( کمونیست = مسلمان = تجزیه طلب = تروریست = بیگانه = ضد آزادی و دموکراسی = عامل عقب ماندگی = دشمن ایران و ایرانی )
گر نیک بنگری همه اینها یک تن هستند. « کورش فردوسی»
خاتمی یک فرد نیست بلکه جریانی پلید خائن ومرتجع است که ملت را به انحراف میکشد باید اورا ازمردم طرد کرد
خدا خیرت بده آهموطن سبز
خسته شدم از بس که تمام مردم فقط از موسوی و کروبی و خاتمی طلبکارند
و کاش اول از خودمان شروع کنیم قبل از رسیدن به حساب خاتمی
آفرین تحلیل زیبایی بود
ببین، همه چی رو نمیخوایم سیاه و سفید ببینیم. ولی خاتمی بیشتر به ضرر ملت کار میکنه.
اون از 8 سالی که عمر همه ی ما رو به باد داد. تا چند وقت پیش هم من بهش امید داشتم. ولی یه خبر ازش خوندم که گفته بود هیچ چیز برای من مهمتر از حفظ نظام نیست!
الان ببینید بالاحزبل ها چقدر اون دو تا اصفهانی رو بزرگ کردن که اعتبار سایت رو پایین ببرن. الان هم فرضا لینک دادن که مشاور کربی نظر اشتباهی در مورد اونا داده، و ...
مشکل اینه که حتی سایت های مرجع خبری هم مثل بالاترین ظاهرا علاقه ای به پوشش کامل خبری ندارن و دنبال تیترهای جنجالی می گردن.
در این مورد هم اول جمله ی خاتمی رو تحریف کردن (یک اگر ناقابل رو حذف کردن) بعد هم به جای نقد سخنرانی به تخریب شخصیت و نقد گذشته اون پرداختن
من کاملا مطمئنم هنوز اکثریت جامعه مجازی نمیدونن سخنان خاتمی حاوی چه پیام هایی بوده
کروبی و موسوی سالهای نزدیک را می بینند ولی خاتمی سالهای خیلی دور تر را می بیند. همگی آنها محترمند.
مشکلات این مملکت در کوتاه مدت حل نمی شود. ما مشکلات فرهنگی اجتماعی عظیمی داریم. بزرگترین مشکل ما خودپسندی و عدم تحمل نظر مخالف است. پس دوستان بیایید خودمان را اصلاح کنیم مملکت خود به خود اصلاح خواهد شد حتی با رهبری امثال خامنه ای.
ما براي رسيدن به اهداف نياز به تحمل عقايد، نظرات، ديدگاه ها و آراء ديگران داريم .
بدانيم كه بايد بتوانيم به يكديگر كمك كنيم، نظرات رو بشنويم و به صورت منطقي پاسخ آنها را بدهيم.دنبال قاتع كردن باشيم و تحميل.در صورت بكار گرفتن تحميل ما هم در همان مسير خودكامگي، قدرت و انحصار قدم گذاشته ايم.
نياز داريم تا اين شيوه را ياد بگيريم و به عقايد ديگران هرچند مخالف عقايد و نظرات من، احترام بگذاريم.
تا زماني كه اين مسئله و اين شيوه نگرش در بين ما ساري و جاري و عمومي نشود فرقي نخواهد كرد كه چه كسي و با چه ديدگاهي حكومت مي كند، مشي حكومت و برخورد ها يكي خواهد بود.
دوستان لطفا بياييد تمرين كنيم، ياد بگيريم تحمل نظرات ديگران را و احترام به انها را و بگوييم زنده باد مخالف من!
لطفا كمي عاقلانه و با دقت و بدور از فضاهاي كينه و دشمني صحبت كنيم.
مگر نه كه اولويت اول ما كشور و رساندن ان به يك موقعيت ايده آل زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در خور و شايسته اين مرزو بوم با گذشتهاي پر باراست.
پس بياييد در اظهار نظر ها جانب ادب و احترام رو نگه داريم و از هر گونه تندروي بپرهيزيم.ما نيازمند تمرين دموكراسي هستيم و اين مهم با اين ادبيات ها و با اين نظرات پيش نميرود و محقق نميشود...
ياد جناب آقاي ميرحسين موسوي گرامي كه اين شعار ايشان بود " زنده باد مخالف من" و ...
يا حق
با دوست قبلی صد در صد موافقم
Post a Comment