سه جوان در کهریزک زیر شکنجه کشته میشوند وقوه قضائیه چهار سال وقت میگذارد برای رسیدگی به این فاجعه ملی..بعد از گذشت چهارسال از قاتل محمد و امیر و محسن خبری نیست!!همانطور که ازقاتل زهرا کاظمی و زهرا بنی یعقوب خبری نشد همانطور که از قاتل عزت ابراهیمی نژآد کوی دانشگاه خبری نشد...در این حکومت قوه قضائیه به کما رفته . مصونیت قاتلان حکومتی عامل اصلی تکرار این جنایات است. شاید اگر قاتلا ن عزت ابراهیم نژاد در سال 78 و قاتل زهراکاظمی در سال82 و زهرا بنی یعقوب در سال 86مجازات میشدند کسی دیگر جرات نمیکرد محمد و محسن و امیر و ستار بهشتی را زیر شکنجه بکشد .آقایان قوه قضائیه شما عامل اصلی بروز این چنین جنایاتی در بازداشتگاهای کشور هستید.بی عدالتی شما مهر تاییدی برادامه این جنایات است
فریاد 22 خرداد
Wednesday, July 3, 2013
Wednesday, June 26, 2013
و این بار مهندسی روان جامعه; القا حس فریب خوردگی جهت سر خورده ونا امید کردن مردم
کسانی که به روحانی رای دادن به همراه کسانی که انتخابات را تحریم کردند مهمترین مطالباطشان آزادی های اجتماعی و سیاسی و برداشتن فضای امنیتی و سرکوب در کشور است ...بعد از پیروزی روحانی مردم یکبار دیگر مزه اتحاد و همبستگی را چشیدند و همین باعث شد که خودشان را قدرتمند احساس کنند و بتوانند خواسته های خودشان را یکبار دیگر در خیابانها فریاد بزنند زندانی سیاسی آزاد باید گردد...همین حضور دوباره مردم و بیان خواسته های به حقشان دردی به جان حکومت افکنده طوری که چندی بعد از پیروزی روحانی شوع کردند به پروژه رئیس جمهور دزدی و اینکه او به رهبری نامه داده / او اصولگراست/ و به قول یکی ازدوستان به زودی کیهان او را خبر چین خود در نهاد ریاست جمهوری معرفی میکند تمام اینها برای تضعیف روحیه مردم , ودادن حس ناتوانی به مردمه . القا اینکه شما قادر به ایجاد تغییر نخواهید بود تا به این وسیله مردم پیگیر خواسته های خودشان نباشند.این یک اصل روانشناسی است که وقتی فرد و اجتماع احساس ناتوانی میکند کرخ میشود و کناره میگیرد.باید هوشیار باشیم ما روحانی را انتخاب کردیم و او باید پیگیر مطالبات ما و پایبند با وعده های خودش باشد ..
Sunday, June 23, 2013
اگر روحانی قبل از انتخابات نامه ای به خامنه ای نوشته پس میتوان مطمئن شد که تبانی پشت پرده در کار نبوده
بعد از رای دزدی و شهید دزد ی افراط گرایان به فکر رئیس جمهور دزدی افتاده اند و چندی است که اصرار دارند رای به روحانی رای به جریان وابسته به اصولگرای است.....فقط نمیدانم اگر او وابسته به اصولگرایان بوده چرا در مناظره ها تمام نامزدهای اصولگرا در مذمت دولت اصلاحات روی سخنشان با او بود؟چگونه بود که در میتینگها ی روحانی فریاد سلام بر خاتمی و موسوی شنیده میشد و او تاکید بر آزادی زندانیان سیاسی داشت ...حالا هم که آقای باهنر خبر از نامه نگای روحانی به رهبری میکند ..اگر او 7 روز قبل از انتخابات در خصوص پشتیبانی از نظام به رهبری نامه ای نوشته پس میتوانیم بگوییم تمام شایعات در مورد تبانی پشت پرده برای به صحنه کشاندن مردم دروغ محض میباشد .چون اگر ورود او با نقشه قبلی بوده لزومی به نامه نگاری نبوده !!!و نوشتن این نامه برای جلوگیری از تقلب در انتخابات بوده.
Friday, June 21, 2013
شادمانی ایرانیان و تبریک کشورهای خارجی همزمان با تهمت و خشم از جانب کیهان و اپوزیسیون برانداز و اسرائیل ..
پیروزی روحانی موجی از شادی و امید را نه تنها در داخل ایران بلکه برای کشورهای خارجی که امیدوار بودند بتوانند از طریق مذاکره مشکلات را حل وفصل کنند به وجود آورد طوری که با خبر پیروزی او پیام تبریک و امیدواری به بهبود اوضاع از سراسر جهان به مردم ایران و رئیس جمهور رسید.در این میان همه ما شاهد خشم افراطیون داخلی و نا امیدی اسرائیل و اپوزیسیونی بودیم که بهترین منفعت را از پیروزی افراطیون میبردند در همین راستا این گروه ها ترمز بریدند و شروع کردند به فحاشی مردم را گوسفند نامیدند و نادان و فریب خورده حالا که بعد از چند روی آتش خشمشان با فحش و ناسزا کمی فروکش کرده به طور هماهنگ سعی در ناامید کردن مردم دارند از کیهان گرفته تا اسرائیل هر کدام با دلایل خودشان و برای منافع سیاسی روحانی را نه اصلاحگر بلکه وابسته به جناح شکسته خورده میدانند تا جایی که مقاله های کیهان و تحلیل حسین شریعتمداری و رجا نیوز منبع خبریشان میشود و کسانی که خود را سالهاست اپوزیسیون برانداز مینامند برای تحلیلهای حسین شریعتمداری که نماینده نقطه نظرهای خامنه ایست در بالاترین موضوع داغ میزنند!!بحث تروریست بود حسن روحانی را مطرح میکنند من ازاین دوستان سوالی دارم آیا اگر حسن روحانی از طرف اینترپل و یا دادگاهی متهم به تروریست بودن شده چگونه ممکن است
کشورهای غربی با پیروزی او اینچنین اظهار امیدواری و همکاری کنند ؟و به رفع موانع و مشکلات امید داشته باشند؟
حسن روحانی نه معصوم است و خالی از خطا و نه افراطی و بی منطق ما از او توقع اصلاحاتی را داریم و فکر میکنیم در این شرایط او بهترین کسی هست که میتواندما را به خواسته های به حقمان برسانداز مهمترین خواسته های ما آزادی زندانیان سیاسی.بهبود وضع اقتصادی و رفع تحریمهاست به همراه برداشتن فضای سرکوب و امنیتی حاکم ...ایران یک ساله و چهار ساله . سوئیس و سوئد نخواهد شد چون تغییر یک پروسه زمانبر میباشد..در تمام کشورهای دمکرات هم همین گونه بوده در اروپا هم قانون طلاق و سقط جنین و به رسمیت شناختن حقوق همجنسگرا ها با زمان تکمیل شده و نه یکشبه .
Saturday, May 18, 2013
تجربه انتخابات سالهای 76 و80 . 88 نشان میدهد حضور چشمگیر ما همیشه باعث تضعیف قدرت خامنه ای شده..
کسانی که مدام دم از تحریم انتخابات میزنند نه آلترناتیوی را ارائه میکنند و نه توضیح میدهند که چگونه با تحریم انتخابات رژیم سرنگون میشود !. فقط تکرار میکنند که مشروعیت رژیم با تحریم انتخابات از بین میرود ..به گمانم اینها هنوز نمیدانند که رژیم نه در داخل و نه در خارج مشروعیتی ندارد و در حال حاضر با شکافی که در حاکمیت به وجود آمده جناح اصولگرا به رهبری خامنه ای تمام کوشش خودش را میکند که مردم مخالف را در حالت خنثی نگه دارد به این وسیله تنها جناح داخلی که میتواند منشاء تغییر و فشار به قدرت مطلقه او باشد کنار زده میشود و او یکه تاز میدان خواهد بود .به یاد بیاوریم شرکت گسترده مردم در انتخابات سالهای 1376 و 80 و 88 که با روی کار آمدن خاتمی و حماسه سال 88رقم خورد همه ثمره حضور چشمگیر مردم در انتخابات بود.کسانی که دم از تحریم میزنند باید بگویند چگونه میخواهند تغییر به وجود بیاورند با گزینه حمله نظامی! یا امید دارند با تحریم و فشار اقتصادی شورش گرسنه ها باعث نجات ایران شود؟میخواهم بدانم اگر خارج از مرزهای ایران حزبی یا قدرتی میتواند رژیم را سرنگون کند ازبهر چه تعلل میکند؟اگر میتواند مردم را به خیابانها بکشاند چرا تا این ساعث اقدام نکرده ؟
Sunday, April 21, 2013
خاتمی هم نیامد آیا مخالفینش توانایی ایجاد یک جنبش اعتراضی وکشاندن مردم به خیابانها را دارند؟
حالا که سید محمد خاتمی اعلام کرده که شرایط حضورش در انتخابات مهیا نیست و اگر هم بیایید هزینه سنگین آمدنش بر دوش ملت است.کسانی که از مدتهای مدید خاتمی را سوپاپ رژیم و عامل بقای جمهوری اسلامی میدانند باید خوشحال باشند که میدان تمام و کمال در اختیارشان خواهد بود و آنها قادر خواهند بود از فاصله 8 هزار کیلومتری رهبری مردم را به دست گرفته راهکار مبارزه بدهند و نظام را سرنگون کنند .این گوی و این میدان اگر میتوانید ابتدا یک اعتراض 1000 نفری در خود آمریکا ترتیب بدهید تا به عنوان دست گرمی به توانایی خودتان در ایجاد اتحاد پی ببرید.
خاتمی : اگر بیاییم آنها نگرانی و ناراحتی خود را بر سر مردم خالی میکنند.درست مثل سال 88
در پست قبل که نوشته بودن به عنوان یک ایرانی از خاتمی خواسته بودم با قاطعیت خواسته و حق مردم را برای داشتن یک انتخابات سالم پی گیری کند.برای ما که بیرون گود نشسته ایم و مسئولیتی نداریم خیلی راحتر است که راهکار بدهیم و خواهان اجرای آن باشیم.دیروز خاتمی در دیدار با جانبازان موانع را بیان کرده بود .گفته بود که .. درواقع اين
نظام مبنايي دارد به نام قانون اساسي. البته هيچ اشكالي ندارد كه كسي به
قانون اساسي نقد داشته باشد اما مبناي نظم ما قانون اساسي است. همين قانون
اساسي يك اصلي دارد به نام اصل ولايت فقيه كه همه ما به آن پايبنديم و
چنانچه اين اصل را حذف كنيم يك نظريه فقهي ميشود در مقابل ساير نظريات
فقهي ديگر. این یعنی میشود اصل ولایت فقیه هم باز بینی کرد .در جایی دیگر میگویید : چرا بهترين جوانان ما با بهانههاي عجيب
و غريب درزنداناند؟ چرا بايد آقايان موسوي و كروبي در حصر باشند؟ معقول
اين بود كه شروطي كه داشتيم بگوييم آزادي زندانيان، انتخابات سالم و آزاد
تبديل فضاي امنيتي به سياسي و رفع حصر. البته من شرايط يك انتخابات آزاد و
رقابتي را گفتم. مقصودم شرط گذاري براي انتخابات نبود. من شخصا به عنوان يك
شهروند اين كشور از ماحصل يك انتخابات سالم توقع آزادي زندانيان سياسي باز
شدن فضاي امنيتي و تبديل آن به فضاي باز، نزديكي دلها ورفع كدورتها و
كينهها را خواهم داشت.. ...كارشناسان و اساتيد دانشگاهي گزارشي
دادهاند به ما كه حداقل چهار سال طول ميكشد كه تازه برسيم به نقطه صفر
برنامه چهارم! يعني فردا نه تورم شما يك رقمي ميشود نه اشتغال انفجاري
ايجاد و نه مشكلات بينالمللي و خارجيتان به اين سادگيها رفع ميشود.
تازه اگر همه نيروها با هم همكاري كنند از رهبري تا همه اركان توقع معجزه
نبايد داشته باشيم.
...رويكردهاي سياسي، امنيتي- اطلاعاتي بوده است كه ما را به اين روز كشانده...اگر اين رويكردها عوض شود ميشود كار كرد اما اگر نشود محال است بتوان كاري كرد. بنده نشاني از تغيير رويكردها هم نميبينم...البته هركس ميخواهد كار كند بايد هماهنگ با رهبري كار كند و رهبري او را بخواهد و يا لااقل مقابل او نباشد. البته اگر كوچكترين نشاني از تغييرها وجود داشت ميشد براي حضور در عرصه فكر كرد اما متاسفانه هيچ علامتي ديده نميشود.
... اما نكته دوم اميدهايي است كه ايجاد شده است. واقعيت اين است كه نميگذارند وارد صحنه شويم. اينها هم شوخي است كه موج ايجاد شود و فلان و فلان بلكه اگر هم ايجاد شود ببينيد فرضا بنده هم آمدم. ناراحتي و نگراني آنها بيشتر ميشود و هزينهاش را بر سر شما خالي ميكنند و اين هزينه، هزينه بينتيجهاي خواهد بود. شخصا براي من هزينهاي كه بابت ورود اشخاصي چون من به مردم و كشور تحميل شود، غيرقابل تحمل است. خصوصا وقتي آنها نميخواهند و نميگذارند چگونه ميتوان آمد و از آن بالاتر چگونه ميتوان مملكت را با اين همه مشكل و معضل به پيش برد؟...فرض بگيريم براي آمدن ما هزينه ميدهيم كه مثبت شود، اما نه اينكه هزينه بدهيم كه بدتر شود.
... مگر آقاي موسوي بعد از 20 سال دوري از سياست نگفت: او براي نجات نظام آمده، در حاليكه اينها ميگويند او براي براندازي آمده بود!
...من اگر بخواهم بيام چهارچوبهاي خودم را دارم. در چهارچوب نظام و رهبري كار كردن از اصول كاري من است. اما اگر من بيايم و بخشهايي عمده از نظام موافق نباشند تمام دستگاه هايشان را عليه من راه خواهند انداخت.
...در دورههاي قبل (۷۶ تا ۸۰) كار كردن راحت تر بود و آقاي هاشمي زير ساختهاي مناسبي فراهم كرده بودند اما الان، چه؟ مردم هم توقع دارند همه چيز يك شبه عوض شود و اين فشارها را تشديد خواهد كرد.
... در مقابل اين همه لطف و احساس مردم و شما ايثارگران عزيز بنده كوچك هم هر فداكاري حاضرم بكنم تا خدمتي كرده باشم. اما همه قرائن و شواهد ميگويند نميگذارند، به همين دليل به نظرم شخصيتي كه كارآمد است اما حساسيت كمتري روي اوست بهتر ميتواند كار كند
...رويكردهاي سياسي، امنيتي- اطلاعاتي بوده است كه ما را به اين روز كشانده...اگر اين رويكردها عوض شود ميشود كار كرد اما اگر نشود محال است بتوان كاري كرد. بنده نشاني از تغيير رويكردها هم نميبينم...البته هركس ميخواهد كار كند بايد هماهنگ با رهبري كار كند و رهبري او را بخواهد و يا لااقل مقابل او نباشد. البته اگر كوچكترين نشاني از تغييرها وجود داشت ميشد براي حضور در عرصه فكر كرد اما متاسفانه هيچ علامتي ديده نميشود.
... اما نكته دوم اميدهايي است كه ايجاد شده است. واقعيت اين است كه نميگذارند وارد صحنه شويم. اينها هم شوخي است كه موج ايجاد شود و فلان و فلان بلكه اگر هم ايجاد شود ببينيد فرضا بنده هم آمدم. ناراحتي و نگراني آنها بيشتر ميشود و هزينهاش را بر سر شما خالي ميكنند و اين هزينه، هزينه بينتيجهاي خواهد بود. شخصا براي من هزينهاي كه بابت ورود اشخاصي چون من به مردم و كشور تحميل شود، غيرقابل تحمل است. خصوصا وقتي آنها نميخواهند و نميگذارند چگونه ميتوان آمد و از آن بالاتر چگونه ميتوان مملكت را با اين همه مشكل و معضل به پيش برد؟...فرض بگيريم براي آمدن ما هزينه ميدهيم كه مثبت شود، اما نه اينكه هزينه بدهيم كه بدتر شود.
... مگر آقاي موسوي بعد از 20 سال دوري از سياست نگفت: او براي نجات نظام آمده، در حاليكه اينها ميگويند او براي براندازي آمده بود!
...من اگر بخواهم بيام چهارچوبهاي خودم را دارم. در چهارچوب نظام و رهبري كار كردن از اصول كاري من است. اما اگر من بيايم و بخشهايي عمده از نظام موافق نباشند تمام دستگاه هايشان را عليه من راه خواهند انداخت.
...در دورههاي قبل (۷۶ تا ۸۰) كار كردن راحت تر بود و آقاي هاشمي زير ساختهاي مناسبي فراهم كرده بودند اما الان، چه؟ مردم هم توقع دارند همه چيز يك شبه عوض شود و اين فشارها را تشديد خواهد كرد.
... در مقابل اين همه لطف و احساس مردم و شما ايثارگران عزيز بنده كوچك هم هر فداكاري حاضرم بكنم تا خدمتي كرده باشم. اما همه قرائن و شواهد ميگويند نميگذارند، به همين دليل به نظرم شخصيتي كه كارآمد است اما حساسيت كمتري روي اوست بهتر ميتواند كار كند
امیدوارم تمام کسانی که خاتمی را سوپاپ رژیم و خامنه ای میدانستند و او را عامل بقای رژیم میدانستند حالا که او میدان را خالی گذاشته به میانه گود بیاییند و ایران را نجات دهند . ما منتظر برنامه ها و اجرای اون توسط مردم داخل ایران هستیم به امید آزادی ایران....
Friday, April 19, 2013
سید حسن خمینی و محمد خاتمی اگر ایران را در خطر میبنید منتظر چه هستید؟
اوضاع سیاسی و اقتصادی و بین المللی ایران امروز به حدی حساس و در پرتگاه خطر است که همه ایرانیانی که در اقصا نقاط دنیا ذره ای دل در گروه ایران دارند نگرانند ..نگران از ورشکستگی اقتصادی ,نگران از برنامه اتمی, نگران از احتمال جنگ و سرنوشتی مشابه بقیه کشورهای منطقه .در این میان هر کسی برای نجات ایران راهکاری میدهد من شکی ندارم که اکثریت واقعا خواهان نجات ایرانند ولی فضای داخلی کشور به گونه ایست که نمیشود از خارج کشور راه نجاتی برای ایران عرضه کرد.به نظر من این وظیفه سیاستمداران دلسوز داخل کشور و خانواده خمینی است که در این برهه از زمان صدایشان را رسا کنند درست مثل نوریزاد .اگر الان صدایتان را بلند نکنید و مردم را متحد نکنید فردا خیلی دیر است.شمادر مقابل این مردم مسئول هستید زیر لب و در لفافه سخن گفتن در اوضاع کنونی دردی را دوا نمیکند ..باید قاطعانه و مصرانه خواهان برگزاری انتخابت آزاد و آزادی تمامی زندانیان سیاسی باشید و به خامنه ای اولتیماتوم بدهید در صورت عدم پذیرش خواسته های به حق مردم فراخوان اعتراض و اعتصاب میدهید.اگر در همون اعتراضات سال 88 شما قاطعانه و رسا صدایتان را بلند میکردید و فراخوان اعتصاب میدادید شاید الان اوضاع متفاوت بود .تجربه ثابت کرده با این جماعت با خواهش نمیشه حق خود را گرفت باید قاطعیت به کار برد باید مثل نوریزاد فریاد زد. آقای خاتمی ,خانواده محترم خمینی, شما مگر اوضاع ایران را نمیبینید شما اگر شهامت و جسارت داشته باشید و اگر بخواهید میتوانید مردم را متحد کنید. منتظر چه هستید یک کره شمالی دیگر یک عراق و سوریه دیگر ؟